۱۳۹۲ شهریور ۲۰, چهارشنبه

.

به حرفم بیار،
به شوقم.


۲ نظر:

Asleep Dragon گفت...

نذر بانوی چشمه‌ی جوشان شوق
قطره قطره از چشم‌های خسته‌ی زائر..

Unknown گفت...

می خوانمت به شوق می آیم، به شهر جور دیگری می نگرم، به آدمها، گویی پشت یکی شان تو هستی و من نمیدانم، نمیشناسم.