به جهان دردمندان، تو بگو چه کار داری؟
تبوتاب ما شناسی؟ دل بیقرار داری؟
چه خبر تو را ز اشکی که فرو چکد ز چشمی؟
تو به برگ گل ز شبنم در شاهوار داری
چه بگویمت ز جانی که نفسنفس شمارد؟
دم مستعار داری؟ غم روزگار داری؟
شعر از اقبال است. نمی دانستم و اولبار اینجا شنیدمش. بعد
فکر کردم از اقبال هیچ درستوحسابی نخواندهام.
از هیچچیز هیچ درست و حسابی نخواندم.
عمر به باد دادهام. میدهم.
به همین «چه بگویمت ز جانی که نفسنفس شمارد»، به همین «تبوتاب
ما شناسی، دل بی قرار داری؟»
۲ نظر:
download nakonin chon utube hamun filast :D
ama mostanadesho hattman bebinid, alie...
commente avalam nemidunam baratun oomad ya na!!
:|
ارسال یک نظر