۱۳۹۵ خرداد ۲, یکشنبه

.

بنشینی کنارش، پشت آرنج‌ها روی زانوها، کف دست‌ها به آسمان، انگشتانت نیمه‌خمیده، خودت هم.
برایش بشمری این‌چیزها را که این‌جور مچاله‌ات کرده‌اند، فهرست بلندبالای بدبیاری‌ها، از آن بدتر، امیدواری‌ها، و ته‌ته‌ش بگویی «تو هم که نیستی‌.»

هیچ نظری موجود نیست: